عکس متعالی مبتذل
زندگی و آثار واکر اوانز
سامان آزادی
اگر همگام با يوسا، فلوبر را نخستين نويسندهیِ مدرن بدانيم، بیشک اوانز نخستين عکاسِ مستندِ مدرن است: فارغ از رمانتيسيسم.
واکر اِوانز در 1903 در سنتلوييسِ ميسوری به دنيا آمد و از دانشگاهِ فيليپسِ ماساچوست فارقالتحصيل شد. در 1930 به عکاسی روی آورد و در 1933 برایِ کتابِ در دستِ انتشاری، به عکاسی در کوبا پرداخت. در تابستان 1936، به همراهِ جيمز اِيجی از طرفِ مجلهیِ Fortune برایِ تهيهیِ گزارشی به هِيلکانتیِ آلاباما رفت. در 1941 عکسهایِ اوانز و نوشتههایِ اِيجی، که گزارشِ اقامت در کنارِ سه خانوادهیِ سفيدپوستِ کشاورز در آلابامایِ جنوبی در دورانِ رکودِ اقتصادی بود، تحتِ عنوانِ Let Us Now Praise Famous Men منتشر شد. کتابْ تفصيلی بود بر فقرِ روستايي که اين سه خانواده را به نمادهایِ دورانِ رکودِ بزرگ بدل ساخت. در 1938 نمايشگاهی از آثار اوانز در موزهیِ هنرِ مدرنِ نيويورک برپا شد که نخستين نمايشگاهِ عکاسیِ يکنفره در اين موزه بود. وی در 1945 به عضويتِ تحريريهیِ مجلهیِ تايمز درآمد و به فاصلهیِ اندکی ويراستارِ مجلهیِ Fortune شد. در 1965 از دانشکدهیِ هنرِ دانشگاهِ ييل دکترایِ عکاسی دريافت کرد و در 1971 در نيوهيونِ کنتاکی درگذشت.
اوانز گوستاو فلوبر را چنين تحسين میکند: «غيبتِ مولف و عدمِ اظهارِ نظرِ شخصی؛ اين دقيقن همان کاری است که من میخواهم با دوربين انجام دهم.» اوانز در عکسهایاش، مانندِ فلوبر، به دنبالِ رهايي از هرگونه واقعگراييِ رمانتيک بود و با بهکاربستنِ موضوعاتِ روزمرهای چون خيابان، مناظر، و يا اشيايي چون يک جفت کفش يا علامتی رویِ ديوار، به مثابهیِ نمادی از جهانی که جزئی از آن هستند و برایِ مردمِ آن محيط سخن میگويند، به اين نوعِ واقعگرايي دست يافت. اوانز زيباييِ نهفته در موضوعاتِ پيشِپاافتادهای را که عکاسانِ پيشين درنيافته بودند، کشف کرد و بهخصوص نشان داد که هر گوشه از معماریِ شهر يا روستا، به عنوانِ بخشی از تمدنِ بشر، میتواند نمايندهیِ مناسبی برایِ نمايشِ انسانها، آنچنان که هستند، باشد.
چهار عکسی را که اينجا میبينيد، شخصن بسيار میپسندم. اولی تصوير همسرِ يکی از سه مزرعهدارِ هيلکانتی است. اين عکس در عين سادگی، برایِ بسياری از آمريکاييها نمادی ماندگار از دوران رکود بزرگ است.
عکس دوم هم تصويری از دو عضو ديگرِ همان خانواده است. همه چيز گوياست.
اوانز توجه خاصی به سياهانِ آمريکایی و ظلمی که بر آنها میرفت نشان میداد. اما اين توجه را با شيوهیِ مرسومِ خود، و دور از ذهنِ نژادپرستان آمريکایی عملی میکرد. اين عکس را ببينيد:
و عکسِ آخر: توجه کنيد که دوران، دورانِ رکود اقتصادی است، و هر نگاهی…
ممنون از موضوعات خوبتون. بخصوص معرفی اوانز و داستان یک طرفش را می بینم.
موفق باشید
شعله آذر